اقتصاد سالم نیازمند مانع زدایی و فراهم آوری مقتضیاتی است که از جمله آن ها برداشتن مانع جدی به نام اندیشه ثروت اندوزی است. اگر مردمی بخواهند تنها در اندیشه ثروت اندوزی باشند هرگز به اقتصاد سالم نمی رسند؛ زیرا میان اقتصاد سالم و ثروت اندوزی تقابل جدی است.
اگر ملت و دولتی بخواهند به هر شکلی ثروت اندوزی کنند و بر دارایی و ثروت خود بیافزایند، همت عالی ایشان از حرکت در مسیر اقتصاد سالم به سمت اقتصاد و کسب ثروت و سرمایه به هر شکلی تغییر می یابد؛ این گونه است که هدف وسیله را توجیه می کند و دولت و ملت برای کسب ثروت به انواع رفتارهایی دست می یازند که گاه خلاف شرع و عقل است چنان که گرایش به اقتصاد ربوی در همین راستا انجام می گیرد و یا به سمت اختلاس و دزدی می روند یا گاه دیگر برای کسب ثروت خود را خوار و خفیف کرده و دست به سوی هر کس و ناکسی داراز می کنند.
در اسلام کسب ثروت برای اهداف متعالی چون خود خوردن و به دیگری نیازمند بخشیدن در قالب انفاق و احسان امری مثبت است؛ اما کسب ثروت برای ثروت همانند هنر برای هنر یک دروغ بزرگ و انحراف خطرناک است.
کسی که هماره در این اندیشه است که جمع کند و تکاثر داشته باشد، هم چنین اهل انفاق نیست و حتی ممکن است از بخل به خساست برسد و حتی برای خودش نیز هزینه نکند. این گونه است که ثروت جامعه و نقدینگی آن به جای حرکت در تولید و پیشرفت به سمت رکود و تورم و مانند آن سوق داده می شود.
در آیات قرآنی از جمله آیات 33 و 34 سوره توبه و نیز آیه 7 سوره حشر نسبت به بینش ونگرش باطل زراندوزی و کسب ثروت ها به هر شکل هشدار داده شده و ثروت اندوزی بر خلاف جریان سالم اقتصاد در جامعه به عنوان یک تهدید در قابل با اصول شریعت و اخلاق اسلامی دانسته شده است.
در حقیقت همان طوری که رباخواری در تقابل با اقتصاد سالم اسلامی است، ثروت اندوزی و کسب ثروت به هر شکل نیز در تقابل با آن است. ثروت بی مورد و بی جا که هیچ مصرف عقلایی و عقلانی نداشته باشد ، چه فایده ای جز بدبختی دنیوی و اخروی در قالب تکاثر و تفاخر و مانند آن دارد؟